یکی دارد دربارهی شما "تحقیق" میکند!
خالد رسول پور
یکی دارد دربارهی شما "تحقیق" میکند. یکی دارد شما را میخواند. نگران نباشید. غبار نرم ِ تاریختان را دوست دارد او. دارد کنارش میزند. دارد بویاش میکند و به سینهاش میکشد. مثل بچه گربهی شکمسیری که دنبال یک چیز تازه است، دارد دور و برتان میپلکد. نترسید و نترسانیدش. بیخیالاش شوید تا نزدیکترتان بیاید. شما که صدها سال آن آتش یاغی را زیر خاکستر قلبهایتان نهان و در امان داشتهاید تحمل این یک اخگرک ِ بادپیما را هم داشتهباشید.
چه رگ و پی ِ لجبازی که در جان ِ این تاریخ ِ عفن افکندهاید و چه سُخرهای در آشوب ِ فرهنگ ِ زار ِ اربابان ِ نادان آسمانی انداختهاید. انگشت به دهان ِ این حماسه مانده یکی. "یکی که مثل هیچکس نیست". یکی که هی میخواند و گم میشود در متناش. یکی دارد عاشقتان میشود. ناز نکنید.
سخنها بماند برای بعد. بعدی که خواهدآمد و خواهدرفت. و این سرشت ِ اوست. آمدن و رفتن. پرتابشدن. اما به یاد سپردن. اما نوشتن. یکی دارد می نویسد. بگذارید نوشتهشوید. بگذارید بنویسدتان. بگذارید بخواندتان. بگذارید بیایدتان و برودتان.
یکی دارد نفستان میکشد. به ریههایتان راهاش دهید.